چهره مجید خراطها وقتی صبح زود مجبوره بره دنبال کار و زندگی
صبح بخیر
آخ بمیرم واسه چشمات پره گریه شد وجودت
کاشکی من پیشش نبودم لااقل وقت ورودت
واسه دل تنگیت بمیره گل مهربون و نازت
بعضی وقتها...
خاطره هامون چه عجیب میشن
بعضی وقتها می خندیم
به خاطراتی که براشون گریه کردیم و
بعضی وقتها گریه می کنیم
به خاطراتی که بهشون خندیدیم...
چیزی نگو
به غروبی که به روزگار من خدشه زده ، چیزی نگو
این تویی که پابه پای این غروب نیومده ، چیزی نگو
با امیرخان قلعه نویی
رستوران آفتاب
جهت اطلاع دوستانی که زیر پست دارن به هم توهین میکنن
طرفدار بارسا هستم
و میهمان رستوران جناب قلعه نویی